کد مطلب:538 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:585

احکام وطن
س 682: من متولد شهر تهران هستم و پدر و مادرم در اصل از اهالی شهر «مهدی شهر» هستند، لذا چندین بار در طول سال به آنجا سفر می كنند و من هم همراه آنان می روم، با توجه به اینكه من قصد بازگشت به «مهدی شهر» را برای سكونت ندارم، بلكه قصد دارم در تهران بمانم، نماز و روزه ام چه حكمی دارند؟





در فرض مذكور، نماز و روزه شما در وطن اصلی پدر و مادرتان، حكم نماز و روزه سایر مسافرین را دارد.





س 683: من شش ماه از سال را در شهری و شش ماه را در شهر دیگری كه محل تولدم و محل سكونت من و خانواده ام است، زندگی می كنم، ولی در شهر اول به طور متوالی و مستمر ساكن نیستم، مثلا دو هفته یا ده روز و یا كمتر در آن می مانم و سپس به محل تولد و سكونت خانواده ام بر می گردم، سؤال من این است كه اگر قصدماندن كمتر از ده روز را در شهر اول داشته باشم، آیا حكم مسافر را دارم یا خیر؟





اگر آن شهر وطن اصلی شما نباشد و قصد توطن در آنجا را هم نداشته باشید، در صورتی كه قصد اقامت كمتر از ده روز را داشته باشید، حكم سایر مسافرین را دارید، مگر آنكه آنجا محل كار شما باشد و حداقل هر ده روز یكبار جهت كار به آنجا رفت و آمد داشته باشید كه در این صورت نماز شما تمام و روزه تان صحیح است.





س 684: حدود دوازده سال است كه در شهری بدون اینكه قصد زندگی دائمی در آن را داشته باشم، ساكن هستم. آیا این شهر وطن من محسوب می شود؟ چه مدتی لازم است تا آن شهر وطن من شود و چگونه می توان احراز كرد كه عرف آنجا را وطن من می داند؟





تا وقتی كه انسان، جائی را برای ماندن همیشگی انتخاب نكرده، وطن او محسوب نمی شود. مگر این كه بدون قصد آن قدر بماند كه عرفا، وطن او محسوب شود و احراز نظر عرف به عهده مكلف است.





س 685: وطن شخصی تهران است و در حال حاضر قصد دارد در یكی از شهرهای نزدیك تهران ساكن شده و آن را وطن خود قرار دهد، ولی چون محل كسب و كار روزانه اش در تهران است، نمی تواند ده روز در آنجا بماند، چه رسد به شش ماه، بلكه هر روز به محل كارش می رود و شب به آنجا برمی گردد، نماز و روزه او در آن شهر چه حكمی دارد؟





شرط تحقق عنوان وطن جدید این نیست كه انسان بعد از قصد توطن و سكونت در شهری، شش ماه به طور مستمر در آنجا بماند، بلكه بعد از اینكه آنجا را به عنوان وطن جدید انتخاب نمود و با این قصد، مدتی (اگر چه فقط شبها) آنجا سكونت نمود، وطن او محسوب می شود.





س 686: محل تولد من و همسرم شهر كاشمر است، ولی بعد از استخدام در یكی از ادارات دولتی، به نیشابور منتقل شدم، پدر و مادر ما هنوز در زادگاهمان زندگی می كنند، در ابتدای رفتن به نیشابور، از وطن اصلی خود اعراض كردیم، ولی اكنون بعد از پانزده سال از این امر منصرف شده ایم، خواهشمندم به سؤالات زیر پاسخ فرمائید:

1 - هنگامی كه به خانه پدر و مادرمان می رویم و چند روز نزد آنها می مانیم، وظیفه من و همسرم راجع به نماز چیست؟

2 - فرزندان ما كه در محل سكونت فعلی ما (نیشابور) متولد شده و در حال حاضر به سن بلوغ رسیده اند، هنگامی كه به شهر پدری مان (كاشمر) رفته و چند روز نزد آنها می مانیم، چه وظیفه ای دارند؟





بعد از آنكه از وطن اصلی تان «كاشمر» اعراض كردید، دیگر حكم وطن در آنجا بر شما جاری نمی شود، مگر آنكه دوباره برای زندگی به آنجا برگشته وبا قصد زندگی دائم مدتی در آنجا اقامت كنید و این شهر نسبت به فرزندان شما هم حكم وطن را ندارد و همه شما در آنجا حكم مسافر را دارید.





س 687: شخصی دارای دو وطن است، در نتیجه نماز خود را در هر دو مكان تمام می خواند و روزه هم می گیرد، آیا واجب است كه همسر و فرزندان تحت تكفل وی در این مسأله از سرپرست خود تبعیت نمایند یا اینكه می توانند مستقل از او عمل كنند؟





زن می تواند وطن جدید شوهرش را وطن خود قرار ندهد، ولی فرزندان اگر صغیر باشند و در تصمیم گیری و كسب درآمد مستقل نباشند و یا در این مسأله تابع اراده پدر باشند، وطن جدید پدر، وطن آنها هم محسوب می شود.





س 688: اگر زایشگاه خارج از وطن پدر باشد و مادر ناچار باشد كه چند روزی برای وضع حمل به زایشگاه منتقل شود و بعد از تولد فرزند برگردد، وطن این طفل كجاست؟





اگر زایشگاه در وطن پدر و مادر كه در آن زندگی می كنند قرار داشته باشد، همانجا وطن اصلی كودك هم خواهد بود، در غیر این صورت مجرد تولد در شهری باعث نمی شود كه آنجا وطن او شود، بلكه وطن وی همان وطن پدر و مادر است كه بعد از تولد به آنجا برده شده و با آنها زندگی می كند.





س 689: چند سال است كه شخصی در شهر اهواز سكونت دارد ولی آنجا را به عنوان وطن دوم خود قرار نداده است، اگر از آن شهر به مقدار بیشتر یا كمتر از مسافت شرعی خارج شود، هنگام بازگشت مجدد به آنجا، نماز و روزه او چه حكمی دارد؟





بعد از آنكه قصد اقامت در اهواز كرد و حكم تمام خواندن نماز با بجا آوردن حداقل یك نماز چهار ركعتی بر او مستقر شد، تا از آنجا به مقدار مسافت شرعی و یا بیشتر خارج نشده، نمازش تمام و روزه او صحیح است. ولی اگر به آن مقدار از آنجا خارج شود، حكم سایر مسافرین را خواهد داشت.





س 690: من فردی عراقی هستم كه قصد اعراض از وطنم عراق را دارم، آیا همه ایران را وطن خود قرار دهم یا منطقه ای را كه در آن ساكن هستم و یابرای انتخاب وطن حتما باید خانه ای بخرم؟





در وطن جدید، قصد توطن در شهر خاص و معین و سكونت در آن به مدتی كه انسان عرفا اهل آنجا محسوب شود، شرط است، ولی تملك خانه یا غیر آن شرط نیست.





س 691: كسی كه قبل از بلوغ از محل تولد خود به شهر دیگری مهاجرت نماید و به مسأله اعراض از وطن آگاه نباشد، الآن كه به سن تكلیف رسیده، نسبت به نماز و روزه اش در آنجا چه وظیفه ای دارد؟





اگر از محل تولد به تبعیت از پدرش مهاجرت كند و پدر وی قصد بازگشت به آنجا را برای زندگی نداشته باشد، آن مكان برای او حكم وطن را ندارد.





س 692: اگر شخصی وطنی داشته باشد كه در حال حاضر در آن سكونت نمی كند، ولی گاهی با همسرش به آنجا می رود، آیا همسر او در آنجا باید مانند وی نمازش را تمام بخواند یا خیر؟ و اگر همسرش تنها به آنجا برود نمازش چه حكمی دارد؟





مجرد اینكه آن مكان وطن شوهر اوست باعث نمی شود كه وطن وی هم باشد و بر او در آنجا احكام وطن جاری شود.





س 693: آیا محل كار حكم وطن را دارد؟





اشتغال به كاری در مكانی موجب نمی شود كه آن مكان وطن گردد، ولی اگر از محل سكونت تا محل كار كه به مقدار مسافت شرعی با هم فاصله دارند، در هر ده روز حداقل یك مرتبه رفت و آمد نماید، نماز وی در آنجا تمام و روزه اش صحیح است.





س 694: مراد از اعراض از وطن چیست؟ آیا مجرد ازدواج زن و رفتن وی همراه شوهر به هر جائی كه او می خواهد، اعراض محسوب می شود یا خیر؟





مراد از اعراض، خروج از وطن با تصمیم بر عدم بازگشت به آن برای سكونت است. و مجرد رفتن زن به خانه شوهر در شهر دیگر، مستلزم اعراض از وطن اصلی اش نیست.





س 695: خواهشمندیم نظر خود را درباره وطن اصلی و وطن دوم بیان فرمائید.





وطن اصلی جائی است كه انسان در آن متولد شده و مدتی در آن بوده و رشد و نمو پیدا كرده است.وطن دوم هم جائی است كه مكلّف آن را برای سكونت دائم، ولو برای چند ماه در هر سال، برگزیده است.





س 696: پدر و مادر من از اهالی شهر ساوه هستند و هر دو در كودكی به تهران آمده و در آن سكونت كرده اند. بعد از ازدواج به شهر چالوس رفته و در آن ساكن شده اند، زیرا محل كار پدرم آنجا بوده است. بنابراین من در تهران به دنیا آمده، ولی هرگز در آن اقامت نكرده ام، در تهران و ساوه چگونه نماز بخوانم؟





اگر بعد از تولد در تهران، در آنجا رشد و نمو نكرده باشید، تهران وطن اصلی شما محسوب نمی شود، بنابراین اگر تهران و ساوه را به عنوان وطن اتخاذ نكرده باشید، در آنجا حكم وطن بر شما جاری نمی شود.





س 697: شخصی از وطنش اعراض نكرده است و در حال حاضر حدود شش سال است كه در شهر دیگری اقامت دارد، در صورتی كه به وطن خود برگردد، با توجه به اینكه بر تقلید امام راحل «قدس سره» باقی مانده، آیا نماز خود را باید تمام بخواند یا شكسته؟





تا از وطن سابق خود اعراض نكرده، حكم وطن نسبت به او باقی است و نماز وی در آنجا تمام و روزه اش صحیح است.





س 698: دانشجوئی خانه ای را در شهر تبریز برای تحصیل در دانشگاه آن به مدت چهار سال اجاره كرده است، همچنین وی در صورت امكان، قصد ماندن دائمی در تبریز را دارد، در حال حاضر در ایام ماه مبارك رمضان گاهی به وطن اصلی اش رفت و آمد می كند، آیا آن دو مكان، برای او دو وطن محسوب می شوند؟





اگر در حال حاضر قصد قطعی بر توطّن در محل تحصیل نداشته باشد، آنجا حكم وطن را برای او نخواهد داشت. ولی حكم وطن بودن وطن اصلی او تا زمانی كه از آن اعراض نكرده، نسبت به وی باقی است.





س 699: من در شهر كرمانشاه به دنیا آمده ام و شش سال است كه در تهران ساكن هستم و بدون اینكه از وطن اصلی خود اعراض كرده باشم، قصد توطن در تهران كرده ام. اگر در هر یك یا دو سال از منطقه ای به منطقه دیگری از مناطق تهران منتقل شوم، نماز و روزه ام در آنجا چه حكمی دارد؟ و چون بیشتر از شش ماه است كه در منطقه جدیدی از تهران ساكن هستیم، آیا آنجا برای ما حكم وطن را دارد یا خیر؟ هنگامی كه در طول روز به مناطق مختلف تهران رفت و آمد می كنیم، نماز و روزه ما چه حكمی دارد؟





اگر در تهران فعلی و یا محله ای از آن قصد توطن نموده اید، سراسر آنجا وطن شما محسوب می شود، و در تمامی محله های تهران حكم وطن بر شما جاری است ونمازتان تمام و روزه شما صحیح است و تردد شما در تهران فعلی حكم سفر را ندارد.





س 700: محل كار و سكونت فعلی شخصی از اهالی روستا در تهران است و پدر و مادر او در روستا زندگی می كنند و در آن ملك و آب دارند، این شخص برای دیدار و كمك به آنجا می رود، ولی تمایلی به بازگشت به آنجا برای سكونت ندارد، با توجه به اینكه آنجا زادگاه وی است، نماز و روزه اش در آنجا چه حكمی دارد؟





اگر قصد مراجعت به آن روستا برای سكونت و زندگی ندارد، بلكه تصمیم به عدم مراجعت دارد، حكم وطن بر او در آنجا جاری نمی شود.





س 701: آیا محل تولد شخص هر چند در آنجا ساكن نباشد، وطن محسوب می شود؟





اگر در آنجا مدتی مانده و رشد و نمو كرده باشد، تا از آن اعراض نكرده است، حكم وطن را دارد و در غیر این صورت حكم وطن ندارد.





س 702: نماز و روزه كسی كه سالهای زیادی (نه سال) در سرزمینی كه وطن او نیست، زندگی می كند، و در حال حاضر ممنوع الورود به وطن خود است، ولی یقین دارد كه روزی به آن باز خواهد گشت، چه حكمی دارد؟





نماز و روزه او در كشوری كه فعلا در آن ساكن است، حكم نماز و روزه سایر مسافرین را دارد.





س 703: شش سال از عمرم را در روستائی و هشت سال را در شهری گذرانده و در حال حاضر برای تحصیل به مشهد آمده ام، نماز و روزه ام در هر یك از این مكانها چه حكمی دارد؟





تا از روستای محل تولد اعراض نكرده اید، برای شما نسبت به نماز و روزه، حكم وطن را دارد و در مشهد تا قصد توطن در آن نكرده اید، حكم مسافر را دارید، و شهری هم كه چندین سال در آن ساكن بوده اید، اگر آن را به عنوان وطن انتخاب كرده باشید، تا از آن اعراض نكرده اید، حكم وطن را برای شما دارد و در غیر این صورت در آن حكم مسافر را خواهید داشت.







--------------------------------------------------------------------------------



تبعیت زن و اولاد در وطن

س 704: آیا زن در وطن و اقامت تابع شوهر است؟





مجرد زوجیّت موجب تبعیّت قهری نمی شود، و زن می تواند در انتخاب وطن و قصد اقامت تابع شوهر خود نباشد. بله، اگر زن در انتخاب وطن و اعراض از آن تابع اراده همسرش باشد، قصد شوهرش برای او كافی است و شهری كه همسرش با او برای زندگی دائم و به قصد توطن به آنجا رفته است، وطن وی هم محسوب می شود و همچنین اعراض شوهر او از وطن مشتركشان با خروج از آن و رفتن به جائی دیگر، اعراض او از وطن هم محسوب می گردد، و برای اقامت ده روز در سفر، اطلاع او از قصد شوهرش مبنی بر اقامت ده روز با این فرض كه وی تابع اراده شوهر است برای وی كافی است، بلكه اگر مجبور به همراهی با شوهرش در مدت اقامت در آنجا باشد، نیز حكم همین است.





س 705: جوانی با زنی از شهری دیگر ازدواج نموده است، هنگامی كه این زن به خانه پدرش می رود، نمازش قصر است یا تمام؟





تا زمانی كه از وطن اصلی خود اعراض نكرده، نمازش در آنجا تمام است.





س 706: آیا زن و فرزندان مشمول مسأله «1284» رساله حضرت امام «قدس سره» هستند؟ یعنی در تحقق سفر آنها قصد سفر توسط آنان شرط نیست؟ و آیا وطن پدر موجب تمام بودن نماز كسانی كه تابع وی هستند، می گردد؟





اگر در سفر تابع پدر ولو قهرا باشند، قصد پدر برای پیمودن مسافت در صورت اطلاع آنان از آن كافی است. ولی در انتخاب وطن و اعراض از آن، اگر در تصمیم گیری و زندگی مستقل نباشند، یعنی بر حسب طبیعت و ارتكازشان تابع اراده پدر باشند، در اعراض از وطن سابق و اتخاذ وطن جدید كه پدر با آنها برای زندگی دائمی به آنجا رفته است، تابع وی خواهند بود.







--------------------------------------------------------------------------------



احكام بلاد كبیره

س 707: نظر جنابعالی درباره شهرهای بزرگ از جهت قصد توطن یا اقامت ده روز در آنها چیست؟





در احكام مسافر و قصد توطن و قصد اقامت ده روز فرقی بین شهرهای بزرگ و معمولی نیست و حتی با قصد توطن در یك شهر بزرگ و مدتی در آنجا ماندن، بدون معین كردن محله خاصی از آن، تمام آن شهر حكم وطن را درباره او پیدا خواهد كرد. همچنین اگر قصد اقامت ده روز در مانند این شهر نماید، بدون اینكه محله خاصی از آن را قصد نماید، حكم تمام بودن نماز و صحّت روزه در مورد او در تمام محله های آن شهر جاری خواهد بود.





س 708: شخصی از فتوای امام «قدس سره» در مورد اینكه تهران از بلاد كبیره است، مطلع نبوده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فتوای امام «قدس سره» علم پیدا كرده است، نماز و روزه ای را كه به نحو متعارف به جا آورده، چه حكمی دارد؟





اگر در حال حاضر بر تقلید امام «قدس سره» در آن مسأله باقی باشد، واجب است كه اعمال گذشته اش را كه با فتوای امام «قدس سره» منطبق نیست، تدارك نماید، به این معنی كه نمازهائی را كه به جای شكسته، تمام خوانده به صورت شكسته قضا كند و روزه هائی را كه در حال مسافرت گرفته است، قضا نماید.